مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:24575 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:15

آيا هدايت و گمراهي به دست خدا است ؟
قـرآن مـجـيـد در آياتي , هدايت و ضلالت بندگان را به اراده و مشيت خدا مربوط دانسته است و چنين مي فرمايد : فيضل اللّه من يشاء و يهدي من يشاء و هو العزيز الحكيم (1) . اين مضمون علاوه بر اين آيه , در سوره نحل آيه 93 , و سوره فاطر آيه 8 نيز واردشده است . اگـر واقـعـا هـدايـت و ضـلالت به دست خدا است , پس چرا پيامبران را براي عموم مردم مبعوث مـي كـند ؟ به علاوه مردم از خود اختياري در اين زمينه ندارند , و مجازات و پاداش معني نخواهد داشت . بايد توجه كرد كه اگر بخواهيم مطلبي را از ديدگاه قرآن بررسي كنيم , بايد همه آيات مربوط به آن مـطلب را مورد مطالعه قرار دهيم و از مجموع آنها نتيجه بگيريم , زيرا طبق گفتار معروف : القرآن يفسر بعضه بعضا آيات قرآن برخي ,برخي ديگر را تفسير مي كند . پـس از توجه به اين اصل , مي بينيم كه كلمه هدايت در قرآن به چند معني به كار رفته و داراي درجـات مـخـتلفي است , همان گونه كه از واژه راهنمائي كه معادل فارسي آن است , نيز اين چند معاني استفاده مي شود . از يـك سـو , هـدايت ( و راهنمائي ) بر دو گونه است :الف - هدايت در آفرينش , به اين معني كه آفرينش موجودات جهان به گونه اي است كه در مسير زندگي و تامين نيازمنديها , راه خويش را پـيدا مي كنند , مانند اعمال غريزي حيوانات و اعمال منظم دستگاههاي بدن و 000 كه قرآن مجيد تمام آنها رامعلول هدايت الهي دانسته است , آنجا كه مي فرمايد : ربنا الذي اعطي كل شيي ء خلقه ثم هدي (2) . پروردگار ما كسي است كه تمام موجودات را آفريد و آنها را راهنمائي فرمود . اين نوع هدايت را هدايت تكويني مي نامند . هـدايـت تـكـويني در موجودات غيرانساني به صورت جبر انجام مي گيرد , به اين معني كه مثلا مـورچـه و زنـبـور عسل نمي توانند از وظيفه خويش سرباز زنند , معده انسان نمي تواند از حركت مـخصوص بازايستد , غدد گوارشي نمي توانند ترشحهاي خود را در آن نريزند و 0000ب - هدايت تشريعي , يعني تعاليم و قوانيني كه پيامبران به مردم ابلاغ مي كنند . اين از يك سو , از سوي ديگر , هدايت در يكي از دو معني زير به كار رفته است . الـف - به معني نشان دادن راه , مثل اينكه شخصي از ما آدرس محلي را بپرسد و مااو را راهنمائي كنيم ( و اين طرز راهنمائي مي تواند به صورتهاي گوناگون و مراتب مختلف باشد ) . ب - بـه مـعني رساندن به مقصد , مثل اينكه در مثال بالا , طرف را سوار اتومبيل نموده به مقصد برسانيم . ايـنـك نـمـونـه هـائي از آيـات قـرآن را كـه مـربـوط به هدايت انسانها است , از نظرخوانندگان مي گذرانيم :1 - خداوند همه انسانها را هدايت فرموده است . قرآن در اين زمينه مي فرمايد : و هديناه النجدين (3) . ما خوبيها و بديها را به او ( انسان ) نشان داده ايم . و آيه ديگر مي فرمايد : انا هديناه السبيل اما شاكرا و اما كفورا (4) . ما انسانها را راهنمائي كرديم . و او يا شكر نعمت بجا آورد و يا كفران نعمت مي كند . در ايـنـجـا , هـدايت به معني نشان دادن راه است كه هم در پرتو عقل و وجدان -تكوينا - به همه انسانها داده شده و هم در پرتو تعاليم انبياء - تشريعا - بيان شده است . هدايت در اين مرحله گام به گام است . و اين انسان است كه مي تواند از آن بهره گرفته , با برداشتن گام در آن راه شكر نعمت خدا را بجا آورد . و در اين صورت ,طبق وعده اي كه خدا در قرآن داده است لئن شكرتم لازيدنكم (5) . اگر شكر نعمت بجا آوريد نعمتهاي بيشتري بشما خواهم داد . به هدايت و راهنمائي او ادامه داده مي شود . و خدا بازهم او را راهنمائي مي فرمايد , وگرنه او را بحال خويش رها مي سازد . و همين رها كردن و سلب توجه ازوي , مايه گمراهي او خواهد شد . 2 - پيغمبر (ص ) هدايت مي كندهمانگونه كه يادآور شديم , اصولا هدف از رسالت پيامبران , هدايت مردم است . پيغمبران - در حدود امكانات ماموريت خويش - مسئول هدايت افرادند . قـرآن مجيدصراحتا اين كار را از شئون پيامبر اسلام (ص ) دانسته و مي فرمايد : و انك لتهدي الي صراط مستقيم (6) . محققا تو , به راه راست هدايت مي كني . هـدايـت در ايـن گونه آيات نيز , بمعني نشان دادن راه راست و منظور هدايت ( تشريعي ) است و نسبت به كساني كه سخن پيغمبر بگوششان مي رسد , جنبه همگاني دارد . مسلمان و كافر , حقيقت جو و معاند و 000 همه از آن بهره مند مي شوند . 3 - قرآن هدايت مي كند . هـدايـت قـرآن نيز بمعني نشان دادن راه راست است , و ويژه كساني است كه بخدا و قرآن ايمان و عقيده دارند و مي خواهند برنامه زندگي خود را بر طبق تعاليم قرآن تنظيم نمايند . در اين مورد , آيات زيادي هست از جمله : اول سوره بقره كه مي فرمايد : هدي للمتقين (7) . قرآن راهنماي پرهيزگار است 4 - خداوند كساني را كه مي خواهد , هدايت مي كند . آيات فراواني در قرآن هست كه هدايت و گمراهي افراد را منوط به خواست خدا معرفي كرده است مانند : فيضل اللّه من يشاء و يهدي من يشاء 0000 (8) . پس خدا هر كه را بخواهد گمراه و هر كس را بخواهد هدايت مي فرمايد . كـسـي كـه بطور سطحي به اين گونه آيات مي نگرد , از خود مي پرسد : چرا خداوند كساني را كه بخواهد , هدايت مي كند ؟ . آيات متعددي در قرآن هست كه هدايت و گمراهي افراد را موكول به مشيت خدا نموده است . بدين معني كه : هر كس را خدا خواست , هدايت مي كند . و هر كس را خواست ,گمراه مي نمايد . جملات يهدي من يشاء و يضل من يشاء بارها در قرآن تكرارشده است . و گـوئي روي آن پافشاري به عمل آمده , تا جائي كه در برخي از موارد به پيامبر گفته مي شود : انك لا تهدي من احببت و لكن اللّه يهدي من يشاء و هو اعلم بالمهتدين (9) . تـو هـر كه را بخواهي , هدايت نمي كني ( يا نمي تواني هدايت كني ) , بلكه خداست كه هر كس را بخواهد , هدايت مي نمايد . و او آگاه به هدايت شوندگان است . و در مواردي نيز چنين مي رساند كه : ولو شئنا لاتينا كل نفس هداها (10) . اگر مي خواستيم , تمام مردم را هدايت مي كرديم . كـسـي كه با نظر سطحي به اين گونه آيات قرآن مي نگرد , ممكن است اين اشكالات برايش پيش آيـد كه :اولا - چرا خدا همه مردم را به راه راست هدايت نمي كند ؟ثانيا - اگر وضع چنين است و هيچ عاملي جز مشيت خدا در هدايت مردم موثر نيست ,پس فرستادن پيامبران كار بيهوده اي بوده , و حـتـي اكـنون هم بايد تمام موسسات تربيتي و كتابهاي اخلاقي و مانند اينها را تعطيل كرد و از بين برد . ثـالـثـا - ايـن دسـتـه آيـات , بـا بسياري از آيات ديگر قرآن , كه نوع انسان را مشمول هدايت الهي مي دانست يا هدايت را از وظايف پيغمبر (ص ) مي شمرد , ناهماهنگ است . اگر هدايت تنها يك معني مشخص مي داشت , تمام اين ايرادها بجا بود , ولي چنين نيست و همان گـونـه كه يادآور شديم , هدايت , معاني و مراتب مختلفي دارد , يعني يك امر نسبي است و در هر موردي معني خاص و متناسب با آن را بايد در نظر گرفت . منظور از هدايت در اين دسته از آيات , مراتب عالي هدايت و رساندن به سعادت جاودانه است , كه آن خـود نـيـز هـمـيـشه يكسان نيست و درجاتي دارد نقطه مقابل آن -يعني گمراهي - محروم ساختن از آن درجات والاي انساني است . و بـا بـررسـي ديـگـر آيـات قـرآنـي روشن مي گردد كه خواست خدا , بي حساب نيست , بلكه به شايستگي هاي اكتسابي افراد ارتباط دارد . كساني كه به نداي عقل و فطرت گوش مي دهند , و راه و روشي را كه خدا براي آنان پسنديده و به وسـيـله پيامبران به آنان نشان داده مي پويند , در حقيقت عملا شكر اين نعمتهاي گرانمايه را بجا آورده اند و شايستگي و لياقت پيدا كرده اند تا بارديگر , خدا آنان را هدايت كند , و بمراتب هدايت و سعادت جاودانه برساند . واينك براي اينكه موضوع روشنتر گردد , مثالي مي آوريم :فرض كنيد عده اي بر سر يك چهار راه ايستاده اند و سراغ محلي را مي گيرند . شخصي آنان را به يكي از خيابانها راهنمائي مي كند . گروهي از آنان مي پذيرند و در همان مسسير راه مي افتند . اين گروه وقتي به چهار راه دوم و سوم مي رسند , بازهم راهنمائي مي شوند , تا به مقصد مي رسند . ولـي كساني كه همانجا مانده اند , يا درراه ديگر گام نهاده و منحرف شده اند , لحظه به لحظه از راه اصلي و مقصد دورترمي شوند و ديگر زمينه اي براي راهنمائي بعدي آنان باقي نمي ماند . خدا نيز نخست همگان را - طبق آيه ( 3 سوره انسان ) و ( 10 سوره بلد ) كه قبلابيان شد - هدايت فرموده است و مشيت او بر اين قرار گرفته كه راه يافتگان وپويندگان راه را بار ديگر و بار ديگر , هدايت كند و به قله هاي رفيع انسانيت برساند و به تعبير خود قرآن : و الذين اهتدوا زادهم هدي (11) . آنان هدايت را پذيرفته اند , خدا آنان را بيشتر هدايت مي كند . روي هـمـيـن اصـل مـي بينيم قرآن در يك جا هدايت را از آثار و نتايج جهاد و كوشش درراه خدا دانسته مي فرمايد : و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا (12) . مجاهدان را به راه خويش هدايت مي كنيم . و در جـاي ديـگـر پـيامبراني چون ( نوح , ابراهيم , موسي , ) و مانند آنان را هدايت يافتگان واقعي معرفي نموده دستور مي دهد ديگران نيز راه آنان را بپويند : اولئك الذين هدي اللّه فبهداهم اقتده (13) . اينانند كه خدا هدايتشان نموده پس راه آنان را بپوي . از طرف ديگر , مشيت خدا بر اين تعلق گرفته كه بدكاران و كساني را كه خود در راههاي انحرافي گـام نـهـاده اند و لياقت بهره وري از مراتب والاي هدايت را از دست داده اند , بحال خودبگذارد و هدايتشان نكند . هـمـين امر موجب گمراهي بيشتر آنان خواهد شد ( زيرا باهر قدمي كه در بيراهه برمي دارند , از راه راسـت بـيـشتر فاصله مي گيرند ) پس با اين كه خدا هر كه را بخواهد گمراه مي كند , اما چه كساني را مي خواهد گمراه كند ؟قرآن مجيد باين سوال پاسخ مي دهد : و ما يضل به الا الفاسقين (14) . جز بدكاران را گمراه نمي كند . و در جاي ديگر مي فرمايد : فلما زاغوا ازاغ اللّه قلوبهم (15) . هنگاميكه منحرف شدند , خدا دلهايشان را منحرف مي كند . آري , خـدا مي توانست و مي تواند همه را به راه راست هدايت كند و به پوئيدن اين راه مجبور سازد كه : ولو شئنا لاتينا كل نفس هداها . اگر مي خواستيم تمام مردم را هدايت مي كرديم . اما در اين صورت , ديگر انسان , انسان نبود . بـلـكـه يك ماشين گوشتي بود كه بافشردن دكمه اي - بدون اينكه خود بخواهد و بداند - در راه تعيين شده اي بكارمي افتاد . و يـا حـداكثر جنبده اي بود ناصيه ( پيشاني ) اش در دست خدا , وقدرت تخلف از انجام اعمال غـريـزي را نـداشـت و ناچار بود متناسب با زندگي خويش ,چون زنبور عسل , كندوئي بسازد , يا چون عنكبوت تاري بتند , يا مانند كرم ابريشم بر گرد خود پيله اي ببافد . اما اكنون انسان به مشيت خدا آزاد است . خدا قدرت انتخاب به او داده است تا راه تكامل را با پاي خود بپيمايد و اين راه تا بينهايت براي او باز است . پـس بـيـان قرآن در اينمورد همچون لحن آموزگاري است كه به شاگردان خويش مي گويد :ما درسـهـاي لازم را به شما داده ايم و اينك هر كدام از شما كه خوب درس بخواند ,نمره خوب به او خـواهـيم داد و ما هر كس را بخواهيم , قبول يا رد مي كنيم , و هيچ مقامي نمي تواند به ما اعتراض كند و نظر ما را برگرداند و 0000مي بينيم معلم قبول نمودن و مردود ساختن شاگرد را , مربوط به خواست خود مي داند ,اما با در نظر گرفتن صلاحيت و طرز كار و شايستگي خود شاگرد . آفـريـنش جهان و بهره برداري انساني از عالم خلقت براي آنكه آنچه ياد شد خوب درك كنيم تا به عـمـق آيـات قـرآن كـريـم بيشتر و بهترتوجه نمائيم , مناسب است سخني كوتاه و فشرده درباره آفرينش جهان و كيفيت بهره برداري انساني از آن بنمائيم , تا معناي هدايت را درك كنيم . خـداي مـتـعـال با دست نيرومند خود بناي جهان هستي را نهاده و تمام ذرات كوچك و بزرگ را باحسابي دقيق و غير قابل تخلف در مداري معين به گردش درآورده است . آن قـدر دستگاه آفرينش گسترش يافته كه هيچ موجودي نمي تواند بر موجوداتي كه بر او احاطه دارند ,دست يافته و يا از آنها نامي ببر

پرسشها و پاسخها
سبحاني - جعفر 1 - سوره ابراهيم , آيه 4 . 2 - سوره طه , آيه 50 . 3 - سوره بلد , آيه 10 . 4 - سوره انسان , آيه 3 . 5 - سوره ابراهيم , آيه 1 . 6 - سوره شوري , آيه 53 . 7 - سوره بقره , آيه 2 . 8 - سوره ابراهيم , آيه 4 . 9 - سوره قصص , آيه 56 . 10

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.